یک لا

لغت نامه دهخدا

یک لا. [ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف. ( از ناظم الاطباء ). || که آسترندارد. یک تو. بی آستر. ( یادداشت مؤلف ) :
مرغ بریان پیچ در نان تنک
کآن بدان از جامه یک لا خوش است.بسحاق اطعمه.قد صوف سبز سرتاپا خوش است
وآن بز کتان به بر یک لا خوش است.نظام قاری ( دیوان ص 43 ).|| نازک. پرپری. || کم دوام. بی دوام.

فرهنگ عمید

۱. پارچه یا جامۀ نازک.
۲. [قدیمی] لباس بی آستر.
۳. پارچۀ کم عرض.

فرهنگ فارسی

پارچه یاجامه نا ک، لباس بی آستر، پارچه کم عرض
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم