تاویل عرفانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صوفیان خود را اهل احوال و محبت و اخلاص می دانسته اند و این امور را وصف باطن تلقی می کرده اند، بنابراین از آن جا که آنان در مقابل ظاهر دین ــ که علم شریعت و اصول فقه با آن سروکار دارد ــ به باطن و اسراری برای دین قایل بوده اند، عرفان و تصوف را اساساً می توان مسلکی تأویلی به شمار آورد.
عرفا نیز هم چون حکما از تشبیه و تعطیل تبرّی جسته و با نفی تقلید در ایمان ، راه نجات را در تلاش و طلب حقیقت و جستجوی دلایل توحید یافته اند.
← کلام لاهیجی
عرفا در خصوص طریق اهل باطن و ارباب تأویل به احادیث و اخبار متناسب با آن استناد کرده اند، از جمله حدیث مشهور «اِنَّ لِلْقرآنِ ظَهْراً و بَطناً و لِبَطْنِهِ بَطْناً اِلی سَبْعَةِ ابطنٍ» که در برخی روایات «الی سَبْعینَ بطناً» آمده است ونیز حدیث «ما مِنْ آیةٍ الاّ و لَها ظَهْرٌ و بَطْنٌ وَلِکُلّ ِ حَرْفٍ حَدٌّ و لِکُلّ حدّ ٍ مُطّلعٌ» و روایت «اِنَّ القرآنَ حمّالٌ ذووجوهٍ».
هم چنین است حدیث امام صادق علیه السلام که قرآن را مشتمل بر عبارت و اشارت و لطایف و حقایق می داند؛ عبارت ( لفظ ) برای عموم، اشارت برای خاصّان، لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیاست و حدیث مشهور منقول از حضرت علی علیه السلام که طبق آن مردم سه قسم اند: عالم ربانی ، متعلِّم در راه نجات، هَمَجٌ رَعاع یعنی بی بهرگان از نور علم .
نظر سیدحیدر آملی درباره تأویل
سیدحیدر آملی با استناد به این شواهد نقلی و آیه هفتم سوره آل عمران تأویل را واجب دانسته است.
به اعتقاد وی تأویل و تأویلِ تأویل تا وصول به نهایتِ مراتبِ هفت گانه از آنِ عالمان به علم تأویل است.
معنای تأویل نزد اهل طریقت
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال درخت فال درخت فال چوب فال چوب