احرص

لغت نامه دهخدا

احرص. [ اَ رَ ] ( ع ن تف ) حریص تر: و لتجدنَّهم احرص الناس علی حیوة. ( قرآن 96/2 ).
- امثال :
احرص ُ من ذَرّة.
احرص ُ من کلب علی جیفة.
احرص ُ من کلب علی عَرْق ( عَرْق استخوانی است که بر آن گوشت باشد ).
احرص ُ من کلب علی عِقی . ( مجمع الأمثال میدانی ).

فرهنگ فارسی

حریص تر

دانشنامه عمومی

احرص ( به عربی: أحرص ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه تل رفعت واقع شده است. احرص ۲٬۸۵۱ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَحْرَصَ: حریص تر-حریص ترین
ریشه کلمه:
حرص (۵ بار)
«حرص» در لغت، به معنای شدت علاقه به چیزی است، و جالب این که در سوره «توبه»، به طور مطلق می گوید: «حریص بر شما است»، نه سخنی از هدایت به میان می آورد و نه از چیز دیگر. اشاره به این که به هر گونه خیر و سعادت شما، و به هر گونه پیشرفت و ترقی و خوشبختیتان عشق میورزد (و به اصطلاح، حذف متعلق دلیل بر عموم است).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال لنورماند فال لنورماند