بقره

لغت نامه دهخدا

( بقرة ) بقرة. [ ب َ ق َ رَ ] ( ع اِ ) گاو، نر باشد یا ماده. ج ، بَقَر، بقرات ، بُقُر،بُقران ، بُقّار، اُبقور، بواقر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ماده گاو. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). ماده گاو. ج ، بقرات. ( مهذب الاسماء ). گاو نر یا ماده ، و تاء برای وحدت است نه برای تأنیث. ج ، بقر، بقرات ، بقره ، بقار، ابقور، بواقر. ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). || نام پرنده ای ابلق و یا خاکسترگون و یا سپید. ج ، بَقَر. ( ناظم الاطباء ). طایری است ابلق یا خاکسترگون یا سپید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
- بقره بنی اسرائیل ؛ بقره و گاوی که خداوند بوسیله موسی ( ع ) بنی اسرائیل را فرمان به ذبح آن دادکفاره گناهان را. و آن قوم با سوءالات بیجای خود و خواستن نشانیهای دقیق گاو، آنرا منحصر به یک گاو کردند و بدین وسیله خود را بزحمت افکندند. رجوع به قرآن ( 66/2 به بعد ) شود.
|| کنایه است از نفس هنگامی که برای ریاضت مستعد گردد و صلاحیت ریشه کن کردن هوا و هوسی که حیات آن است در آن پدید آید چنانکه پیش از این حالت نفس را کبش خوانند و پس از اتخاذ سلوک بدنه گویند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
بقرة. [ ب َ ق َ رَ ] ( اِخ ) نام سوره دویم از قرآن کریم و آن دویست و هشتاد و شش آیت است ، پس از فاتحه و پیش از آل عمران.

فرهنگ عمید

دومین و بلندترین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۲۸۶ آیه، سنام القرآن، فسطاط القرآن.

فرهنگ فارسی

گاو، یک گاوونام یکی ازسوره های قر آن
نام سور. دویم از قر آن کریم و آن دویست و هشتاد و شش آیت است پس از فاتحه و پیش از آل عمران .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَقَرَةٌ: گاو ماده
ریشه کلمه:
بقر (۹ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال امروز فال امروز فال ارمنی فال ارمنی