ذبائح

لغت نامه دهخدا

ذبائح. [ ذَ ءِ ] ( ع اِ ) رجوع به ذبایح شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ذبیحه سر بریده ها بسمل کرده ها .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم