گزیده کردن

لغت نامه دهخدا

گزیده کردن. [ گ ُ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) انتخاب کردن :
ز صد دستان که او را بود در ساز
گزیده کرد سی لحن خوش آواز.نظامی.

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ )(مص م . ) دست چین کردن ، انتخاب کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) انتخاب کردن برگزیدن : زصد دستان که او را بود در ساز گزیده کرد سی لحن خوش آواز . ( نظامی )

ویکی واژه

دست چین کردن، انتخاب کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال انبیا فال انبیا فال چوب فال چوب فال عشق فال عشق