کج فرمای

لغت نامه دهخدا

کج فرمای. [ ک َ ف َ ] ( نف مرکب ) کج فرما. کج فرماینده. که بر ناراست امر کند. که طریق صواب و صلاح نفرماید. که موافق صلاح نگوید :
کارها تنگ گرفته ست بدوی
روزه تنگخوی کج فرمای.فرخی ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 388 ).

فرهنگ فارسی

کج فرما. کج فرماینده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال اعداد فال اعداد فال آرزو فال آرزو فال ماهجونگ فال ماهجونگ