الثاء

لغت نامه دهخدا

الثاء. [ اِ ] ( ع مص ) لَثی ( شلم تنک ) خورانیدن. ( منتهی الارب ). شِلِم ( صمغ ) برآوردن. || آب چکیدن از اطراف درخت. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ث، از صامتها، پنجمین حرف از الفبای فارسی، چهارمین حرف از الفبای عربی (اَبْتَثْ)، در ترتیب ابجدی حرف بیست وسوم (در شکل ثَخِذْ، با ارزش عددی پانصد) و در اختصارات نشانه « حدیث » است.
در نوشتار به صورتهای ث (در اول)، ث (در وسط)، ث (در آخر) و ث (جداگانه) می آید.تلفظ آن در فارسی مانند سین است و تنها در وامواژه ها (کلمات دخیل) دیده می شود.
آوانویسی
ث در زبانهای ایرانی باستان (فارسی باستان و اوستایی ) وجود داشته است و زبان شناسان معمولاً آن را با تتای یونانی به شکل th آوانویسی می کنند.
دگرگونی ها
دگرگونیهای ث از دوره باستان تا امروز به این ترتیب است:ث آغازی فارسی باستان (در اوستایی s) غالباً در دوره میانه و نو به S بدل شده است.ث میانی ایرانی باستان، در ایرانی میانه غربی به h بدل شده و به همین شکل به فارسی امروز رسیده است. گروه باستانی r در دوره میانه و نو در زبانهای ایرانی شمال غربی به r) h) و در زبانهای ایرانی جنوب غربی به s بدل شده است. r باستانی، بندرت در دوره میانه و نو، به fr بدل شده است.
آواشناسی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی استخاره کن استخاره کن فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت