لغت نامه دهخدا
قره بلاغ. [ ق َ رَ ب ُ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 8 هزارگزی جنوب باختری ورزقان و 2500 گزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 792 تن است. آب آن از دو رشته چشمه و محصولات آن غلات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره بلاغ. [ ق َ رَ ب ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان احمدآباد بخش تکاب و 17 هزارگزی شمال خاوری راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم است. سکنه آن 743 تن. آب آن از رودخانه سارق میباشد. محصولات آن غلات ، بادام ، حبوبات ، کرچک. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره بلاغ. [ ق َ رَ ب ُ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 31 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 7هزارگزی شوسه میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه آن 624 تن. آب آن از چشمه است. محصولات آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره بلاغ. [ ق َ رَ ب ُ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان علمدارگرگر بخش جلفا از شهرستان مرندواقع در 45 هزارگزی شمال باختری مرند و 4 هزارگزی شوسه جلفا به خوی. موقع جغرافیایی آن جلگه معتدل است. سکنه 549 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصولات آن غلات ، حبوبات ، پنبه و شغل مردم آن زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره بلاغ. [ ق َ رَ ب ُ ]( اِخ ) دهی جزء دهستان هرزندات بخش زنوز شهرستان مرند واقع در 30 هزارگزی شمال باختری مرند و 1 هزارگزی شوسه و خط آهن جلفا به مرند. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنه آن 374 تن. آب آن از قنات و محصولات آن غلات ، نخود. شغل مردم آن زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).