ناروئی

لغت نامه دهخدا

ناروئی. ( اِخ ) نام یکی از طوایف ناحیه بمپور بلوچستان است. طایفه ناروئی مرکب از نهصد خانوار است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 100 ).
ناروئی. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش شیب آب شهرستان زابل است این دهستان در جنوب شرقی زابل و نزدیک مرز افغانستان واقع شده و محدود است از شمال به دهستان شهرکی و بخش پشت آب ، از مشرق و جنوب به مرز افغانستان و از مغرب به دهستان شیب آب. منطقه ای است جلگه با هوائی معتدل نسبتاً گرم ، تمام آبادی های آن نزدیک به هم واقعاند و از رودخانه هیرمند مشروب می شوند. نهرهای بزرگی از رودخانه هیرمند منشعب شده بین قراء این دهستان می گذرد و در موقع طغیان رودخانه عبور از دهی به ده دیگر مشکل است. محصول عمده این دهستان غلات و پنبه و لبنیات و صیفی است. راههای دهستان عموماً مالرو است. دهستان ناروئی از 44آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن در حدود 20500 نفر است. مرکز دهستان قصبه قلعه نو است و قراء مهم آن عبارتند از: علی آباد و خالقداد و قلعه نوخواجه احمد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 406 ).

فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای سه گانه بخش شیب آب شهرستان زابل استان بلوچستان و سیستان . در جنوب خاوری زابل نزدیک مرز افغانستان واقع است . از رود هیرمند مشروب میشود . محصولش غلات پنبه لبنیات و صیفی است . این دهستان ۴۴ آبادی دارد که سکنه آنها ۲٠۵٠٠ تن میباشد. مرکز آن قصبه قلعه نو است و قرائ مهم آن عبارتند از علی آباد خالقداد و خواجه احمد .
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش شیب آب شهرستان زابل است این دهستان در جنوب شرقی زابل و نزدیک مرز افغانستان واقع است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم