استقص

ریشه واژه

استقص یا «اُسْطُقُس» واژه‌ای یونانی است که به معنای ماده و اصل بنیادین هر چیز آمده است. این واژه نشان می‌دهد که هر چیزی در جهان یک پایه و اساس اولیه دارد که از آن منشأ می‌گیرد و شکل می‌گیرد.

عناصر چهارگانه

استقص به عناصر اصلی جهان اشاره دارد: آب، خاک، باد و آتش. این چهار عنصر به عنوان پایه‌های تشکیل‌دهنده هر پدیده در فلسفه باستان شناخته می‌شدند و هر شیء و ماده‌ای ترکیبی از آن‌ها محسوب می‌شد.

استخوان‌بندی اشیاء

این واژه همچنین به معنای چارچوب یا اسکلت هر چیز است. همانطور که اسکلت بدن ساختار آن را شکل می‌دهد، استقص چارچوب و پایه هر ماده یا پدیده را تعیین می‌کند.

جمع واژه

جمع این کلمه «اسطقسات» است. این واژه برای اشاره به چند اصل یا ماده بنیادین به کار می‌رود و نشان می‌دهد که هر چیزی می‌تواند ترکیبی از چند اصل اصلی باشد.

لغت نامه دهخدا

استقص. [ اُ ت ُ ق ُص ص ] ( معرب، اِ ) رجوع به اسطقس شود.

فرهنگ معین

(اُ تُ قُ ) [ معر. ] (اِ. ) نک استقصات.

ویکی واژه

نک استقصات.

جمله سازی با استقص

توباش خازن روزی بندگان خدای که تا نه وعده تنقض کند نه استقصا
علوی و روحانی و غیبی و قدسی زاده‌ام کی بود دربند استطقسات استقصای من
میدهد ملکی بکمتر جاهلی هست با من جمله استقصای او
در آن قربت مرا با طایفه‌ای یاران اتفاق سفر افتاد چون از زیارت مکه باز آمدم دو منزلم استقبال کرد ظاهر حالش را دیدم پریشان و در هیأت درویشان. گفتم چه حالت است؟ گفت: آن چنان که تو گفتی طایفه ای حسد بردند و به خیانتم منسوب کردند و ملک دام مُلکُه در کشف حقیقت آن استقصا نفرمود و یاران قدیم و دوستان حمیم از کلمه حق خاموش شدند و صحبت دیرین فراموش کردند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال نوستراداموس فال نوستراداموس