[ویکی فقه] سکونت آدم در بهشت. به فرمان خدا آدم علیه السّلام در بهشت ساکن شد. و قلنا یا ءادم اسکن انت و زوجک الجنة.... و گفتیم ای آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیر (ید)... و یا ءادم اسکن انت و زوجک الجنة.... و ای آدم تو با جفت خویش در آن باغ سکونت گیر... سکونت آدم و همسرش در بهشت فازلهما الشیطان عنها فاخرجهما مما کانا فیه.... پس شیطان هر دو را از آن بلغزانید و از آنچه در آن بودند ایشان را به درآورد... فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سؤءتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة.... پس چون آن دو از (میوه) آن درخت (ممنوع) چشیدند برهنگی هایشان بر آنان آشکار شد و به چسبانیدن برگ (های درختان) بهشت بر خود آغاز کردند... یا بنی ءادم لایفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة.... ای فرزندان آدم زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند... فقلنا یا ءادم ان هذا عدو لک و لزوجک فلا یخرجنکما من الجنة.... پس گفتیم ای آدم در حقیقت این (ابلیس) برای تو و همسرت دشمنی (خطرناک) است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند...
جمله سازی با سکونت ادم در بهشت
برخلاف شمال خراسان که تمامی عربهای ساکن در آن، طی دو یا سه سدهٔ اخیر و در اثر فشارهای سیاسی یا حوادث ناگوار طبیعی، در آن جا سکونت گزیدهاند، بیشتر عربهای جنوب استان بازماندگان مهاجرینی هستند که در سدههای اولیهٔ حکومت اسلامی به ناحیه آمدهاند و با رشد جمعیت در طی زمان و اضافه شدن مهاجرین جدید، تعداد آنها در ناحیه زیادتر شده است.[نیازمند منبع]
نیامد وقت خاموشی کنونت هنوز اینجا نداری تو سکونت
در یمن به دلیل بارانهای منظم زمینهای زیر کشت و کشاورزی پر رونق بوده است؛ بنابراین جمعیت انبوه در آنجا سکونت یافتند و در نتیجه روستاها و شهرها را پدیدآوردند. گردآمدن مردم بسیار در آن خطّه حاصلخیز صدها سال پیش از میلاد مسیح، دولتهایی را بهوجود آورد و تمدنی را در آنجا پی افکند.
چند کوشیدم از سکونت و شرم آهنم تیز بود و آتش گرم
و گفت: یک چند هر سه روز طعام خوردمی در بادیه شدم سه روز هیچ نیافتم چهارم ضعفی در من پدید آمد طبع بعادت خود طعام خواست برجای بنشستم هاتفی آواز داد اختیار کن تا سببی خواهی دفع سستی را یا طعام خواهی یا سکونت نفس را گفتم الهی سببی پس قوتی در من پدید آمد ودوازده منزل دیگر برفتم.
علی الظاهر بو علی، در اواخر عمر خود، در هنگام سکونت دراصفهان، شروع به نوشتن کتابی بهزبان عربی، برای توضیح بعضی از لغات اسلامی- اعتقادی و تاریخی، به نام «لسان العرب» میکند که به فرجام نمیرسد.
پیرانه به کنجی به سکونت بنشین کز موی سپید کودکی خوش نبود
گرجیهای فریدن پس از بنای شهری جدید (افوس) و سکونت در آن، به دو شعبهٔ شمالی و جنوبی نیز تقسیم شدند. شعبهٔ شمالی به سوی دشت و شعبهٔ جنوبی به سوی کوهستان رفتند. دستهٔ اول (میاندشت) محل سکونت خود را تُرِلی (თორელი) و دستهٔ دوم (فریدونشهر) به یاد محل چیرگی بر سپاه ایران در گرجستان، مارْتْقُپی (მარტყოფი) نامیدند. بعدها این نام از حالت عمومیت خارج شد و لفظ سُپِلی به معنای آبادی جایگزین آن شد که هماکنون تمام گرجیان ایران این شهر را بدین نام میخوانند.
حدود ۱۵۰۰ گونه زنجره در جهان وجود دارد که غالباً در مناطق معتدل گرم تا گرمسیر سکونت دارند. برای مثال ۲۰۲ گونه در استرالیا، ۱۰۰ گونه در جزایر اسپانیا و تنها یک نمونه در پادشاهی بریتانیا میزید. گونهٔ بریتانیایی آن در ۶۱ درجهٔ شمالی پراکندهاند.
یزک بر یزک سو بسو در شتاب نه در دل سکونت نه در دیده آب
به ثمر رسیده که به ترتیب در ایرانشهر و سراوان بلوچستان غربی سکونت دارند.
۸۱٫۵ درصد مردم فرانسه در مناطق شهری سکونت دارند.
طوایف براهویی در مناطق زیر سکونت داشتند و برخی هنوز هم ساکن هستند:
سلیمان آصف دل آنکس که حلمش سکونت دهد باد را گر بخواهد
غلط گفتم مزاجِ عشق دارم ز دوران و سکونتها برونم
نه دلی که می پذیرد ز مصاحبان نصیحت نه سری که بر در آرد به سکونت مدارا
و گفت: این همه گفت و گوی و مشغله و بانگ و حرکت و آرزو بیرون پرده است. درون پرده خاموشی و سکونت و آرام است.
در حال حاضر تعداد زیادی از مردمان آزادگانی در روستای مهجان ( مهگان )، آسپاس و کامفیروز سکونت دارند که به آزادگانی ها شهرت دارند.
استان مازندران بر اساس آخرین سرشماری نفوس ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران حدود سه میلیون و دویست و هشتاد هزار و پانصد و هشتاد و دو نفر جمعیت دارد که در حدود ۶۰ نقطه شهری و بیش از سه هزار پارچه آبادی سکونت دارند.
پیرانه به کنجی به سکونت بنشین کز موی سپید کودکی خوش نبود