ماسیده

لغت نامه دهخدا

ماسیده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) بسته شده. منعقد شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ماست شده ( شیر ). ( فرهنگ فارسی معین ). || صورت گرفته تحقق یافته. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(دِ ) (ص مف . ) بسته ، سفت شده .

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- بسته منعقد شده. ۲- ماست شده ( شیر ) . ۳- صورت گرفته تحقق یافته .

ویکی واژه

بسته، سفت شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم