پای برداشتن

لغت نامه دهخدا

پای برداشتن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) خیم. ( تاج المصادربیهقی ) ( شرح قاموس ). خیمان. خیوم. خیومه. خیمومة.

فرهنگ معین

(بَ تَ ) (مص ل . ) فرار کردن ، گریختن .

ویکی واژه

فرار کردن، گریختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال جذب فال جذب فال میلادی فال میلادی فال فنجان فال فنجان