ندو

لغت نامه دهخدا

ندو. [ ن َدْوْ ] ( ع مص ) گرد آمدن و حاضر گشتن در انجمن . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اجتماع کردن. ( اقرب الموارد ). در انجمن حاضر آمدن. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). با انجمن آمدن. ( زوزنی ). به انجمن رفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). || حاضر آوردن مردم را . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گرد کردن. ( زوزنی ). حاضر کردن مردم را در انجمن. ( ناظم الاطباء ). جمع کردن قوم را در انجمن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). گرد کردن قومی را در انجمن. ( تاج المصادر بیهقی ). || کشش کردن ناقه در نسب به اصل خود. || از چراگاه ترش به چراگاه شیرین آمدن شتران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || پراکنده شدن چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ) ( از المنجد ). متفرق و پراکنده شدن چیزی. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || جوانمردی کردن و دادن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جود نمودن. ( ناظم الاطباء ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). جوانمردی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || به یک سو شدن و گوشه گرفتن. ( از المنجد ). || چرا کردن ستور میان نهل و علل یعنی میان دو نوبت آب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). چرا کردن شتر میان نهل و علل. ( تاج المصادر بیهقی ). چریدن شتر میان آب خوردن اول و دوم. ( فرهنگ خطی ). || افزودن و فراخ شدن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گرد آمدن و حاضر گشتن در انجمن یا جوانمردی کردن و دادن .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۵۳(بار)
جمع شدن. «نَدَاالْقَوْمُ‏نَدْواً: اِجْتَمَعُوا». نادی اسم فاعل است و نیز به معنی مجلس و محل اجتماع باشد . آن سخن لوط «علیه السلام»است به قومش یعنی کار زشت (لواط) را در محل اجتماعی مردم و پیش چشم عموم مرتکب می‏شوید. گفته‏اند: تا اجتماع هست نادی خوانده می‏شود. . در مجمع فرموده: نادی مجلس اهل نادی است و در اثر کثرت استعمال هر مجلس را نادی گفته‏اند. ظاهرا مراد از نادی در آیه اهل مجلس است یعنی: آن شخص اهل مجلس و یاران خویش را به یاری بخواند ماهم زبانیه و مأموران آتش را می‏خوانیم. نَدِیّ: مانند نادی به معنی مجلس اجتماع است در مجمع فرموده: ندی و نادی مجلسی است که اهلش در آن جمع شده‏اند و دارالندوه مکّه که خانه قُصَیّ بود از آن است و در آن به مشاوره جمع می‏شدند. . کافران به اهل ایمان گفتند: کدام یک از دو گروه مقام بهتر و مجلس نیکوتر (و آراسته‏تر) دارد، این همان تفاخر به مال و زینت دنیا است لذا در جواب آیه بعدی آمده: «وَکَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَرِئْیاً».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال لنورماند فال لنورماند فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان