جاجا

لغت نامه دهخدا

جاجا. ( صوت مرکب ) آوازیست که بدان مرغ را به لانه رانند. لفظی که پیاپی با لحنی خاص گویند چون مرغی را به لانه کردن خواهند. آوازی برای درآوردن مرغ و خروس و جوجه به لانه آنان. کلمه ای است که گاه کردن مرغ به لانه گویند. رجوع به ماده ذیل شود. || ( ق مرکب ) جابجا. مکان تا مکان. جای جای. بعض مواضع :
نه هرجای مرکب توان تاختن
که جاجا سپر باید انداختن.( بوستان ).- جاجا برآمدن نبات بر روی زمین ؛ جائی برآمدن و جائی نه.

فرهنگ معین

۱ - (اِمر. ) آوازی است که بدان مرغ را به لانه رانند. ۲ - (ق مر. ) جابه جا، مکان تا مکان .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- آوازیست که بدان مرغ را بلانه رانند. ۲- جابجا جای جای مکان تا مکان .
آوازی است که بدان مرغ را بلانه رانند

دانشنامه عمومی

جاجا (اصفهان). جاجا ( اصفهان ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اصفهان در استان اصفهان ایران است. این روستا در مسیر جاده اصفهان ورزنه واقع شده است
این روستا در دهستان براآن شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۶۳ نفر ( ۱۵۰خانوار ) بوده است.
جاجا (تیران و کرون). جاجا ( تیران و کرون ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان تیران و کرون در استان اصفهان ایران است.
این روستا در دهستان رضوانیه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۸۹ نفر ( ۸۸خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

آوازی است که بدان مرغ را به لانه رانند.
جابه جا، مکان تا مکان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم