رودست

فرهنگ معین

(دَ ) (ص ) بالادست ، بالاتر.

فرهنگ عمید

۱. بالادست.
۲. بالاتر و بهتر از کسی یا چیزی.
* رودست خوردن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] فریب خوردن.

فرهنگ فارسی

بالای دست مافوق : [[ رو دست او بلند شد ]] . یا رو دست زدن بکسی سخن را بنحوی ادا کردن که مخاطب مجبور شود مطلبی را که مراد گوینده اول است اعتراف کند یکدستی زدن . یا رو دست کسی زدن از او جلو افتادن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم