کجرفتار. [ ک َ رَ ] ( ص مرکب ) که رفتار کج دارد. رونده براه ناراست و ناهموار. ( ناظم الاطباء ) : آنکه دزدی کند از این گفتار پنج پای است زشت و کجرفتار.سنائی.سعدیا راست روان گوی سعادت بردند راستی کن که بمنزل نرسد کجرفتار.سعدی.- فلک کجرفتار ؛ ناسازگار. غیر موافق. || بدذات. مفسد. ( ناظم الاطباء ).