آما

آما

این کلمه در زبان فارسی دو معنای اصلی دارد:

در کلمات مرکب به معنای آماینده (سازنده و آراینده)

این واژه به عنوان پیشوند یا کلمه‌ای در کلمات مرکب به کار می‌رود و به معنای آماینده یا سازنده است. این واژه به عمل ایجاد و شکل‌دهی به چیزی اشاره دارد و در ترکیب با دیگر کلمات برای توصیف چیزی که موجب تشکیل یا ترتیب‌دادن به یک شیء یا مفهوم می‌شود، استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در عبارت «لوئ لوئ آمای»، به معنای سازنده و آراینده آمده است و به فرایند ایجاد و ترتیب‌دهی اشاره دارد.

Amma در اسطوره‌شناسی

آما به عنوان یک شخصیت اسطوره‌ای شناخته می‌شود که در فرهنگ قوم دوگوندر کشور مالی وجود دارد. بر اساس افسانه‌های این قوم، او آفریدگار و خالق خورشید، ماه و ستارگان است و به عنوان موجودی مقدس و دارای قدرت‌های عظیم شناخته می‌شود و از طریق ارتباط و وصال با زمین، موجودات زنده را به وجود آورده است. این مفهوم به نوعی به خلقت و تأسیس زندگی بر روی زمین اشاره دارد و نشان‌دهنده اهمیت این شخصیت در باورهای فرهنگی و مذهبی قوم دوگوندر است.

لغت نامه دهخدا

( آما ) آما. ( نف مرخم ) آمای.
اما. [ اَ ] ( ع صوت ) بمعنی اَلا ( هان ) باشد و بیشتر قبل از قسم قرار گیرد:
اما و الذی ابکی و اضحک و الذی
امات و احیا و الذی امره الامر...
یعنی هان سوگند به آنکه بگریاند و بخنداند و آنکه میراند و زنده کند و فرمان فرمان اوست... ( ازاقرب الموارد ). || ( ق ) بمعنی حقاً: اما ان زیداً عاقل؛ یعنی زید حقاً خردمند است. ( از اقرب الموارد ). || ( ادات استفهام ) بمعنی لولا ( آیا نه ) که به این معنی اختصاص بفعل دارد: اما تقعد و اما تقوم؛ آیا نمی نشینی و آیا بلند نمیشوی ؟ و گفته اند در این مورد همزه برای استفهام، و ما نافیه است. ( از اقرب الموارد ). || کدام. کدامین. ( دزی ج 1 ).
اما. [ اَم ْ ما ] ( ع حرف ربط ) حرف شرط است: فأما الذین آمنوا فیعلمون انه الحق ( قرآن 26/2 )؛ ( اما آنانی که ایمان آوردند میدانند آن مثل حق است ). ( منتهی الارب ). اما حدیث خواجه احمد، بنده را با چنین سخنان کاری نیست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 85 ). و اما املاک ایشان حال بر ما پوشیده است. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 37 ). || برای تفصیل مجمل: اما السفینة فکانت لمساکین... و اما الغلام... ( قرآن 18 79/ و 80 )؛ ( اما کشتی، ازآن مسکینانی بود... و اما جوان... ). ( از منتهی الارب ). || برای تأکید: اما زید فذاهب؛ عزم زید جزم است [ برای رفتن ]. ( از منتهی الارب ). || بمعنی لیکن. ( غیاث اللغات ). نویسندگان و گویندگان زبان فارسی از دیرباز در معنی استدراک استعمال کرده اند امروزه نیز در تداول فارسی زبانان در همان معنی بکار میرود، چنانکه گویند: خدا از حق اﷲ میگذرد اما از حق الناس نمیگذرد. خدا دیرگیر است، اما سختگیر است. لیکن. لکن. ولیکن. لیک. ولیک. ولی. پَن: اما نکاح کردن بر رویهاست. ( ترجمه تفسیر طبری ). و خورشید را که داریم نه بدان داریم که گوییم این را پرستیم اما بجایگاه آن داریم که شما محراب دارید. ( تاریخ سیستان ). بزرگ مهتری است این احمد،اما آنرا آمده است تا انتقام کشد. ( تاریخ بیهقی ). گفتند فرمانبرداریم به هرچه فرماید اما مهلتی و تخفیفی ارزانی دارد. ( تاریخ بیهقی ). ولی موافقت می باید درمیان هر دو برادر... تا در جهان آنچه بکار آید ما را گردد، اما شرط آن است که از زرادخانه پنج هزار اشتربار سلاح... نزدیک ما فرستاده آید. ( تاریخ بیهقی ). اگر از کسی گناهی و تقصیری آمدی بزودی تأدیب نفرمودندی از جهت حق خدمت، اما او را به زندان فرستادندی تاچون کسی شفاعت کردی عفو فرمودندی. ( نوروزنامه ). امادر صبر و مواظبت تو خیره مانده بودم. ( کلیله و دمنه ). اما چون سوگند در میان است از جامه خانه خاص برای تشریف و مباهات... برگیرم. ( کلیله و دمنه ). و هرکه علم بداند و بدان کار نکند بمنزلت کسی باشد که مخافت راهی را میشناسد اما ارتکاب کند. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ معین

(اَ مّ ) [ ع. ] (ق. ) تفصیل و تأکید را رساند، ولی، ولیک، ولیکن.،~ تو کار آوردن بهانه آوردن، ایراد گرفتن.

فرهنگ عمید

( آما ) ۱. = آمودن
۲. آماینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): گوهرآمای، لؤلؤآمای.
۱. ادات رفع توهم، ولی، لیکن: من افتادم ولی طوریم نشد.
۲. ادات شرط: من می روم اما تو هم باید بیایی.
۳. ادات تٲکید.
۴. (حرف ) ادات تفصیل: اما از آن که گفته بودی.
= امه

فرهنگ فارسی

( آما ) ( اسم ) در کلمات مرکب بمعنی آماینده آید. ۱ - آراینده مرصع: گوهر آمای لوئ لوئ آمای. ۲ - پرکننده انبارنده ۳ - مستعد کننده مهیا کننده.
ادات شرط وتوکیدوتفصیل، ولی، ولیکن
( اسم ) خواستن دل زن آبستن چیزی را و هوس شدید آن کردن: (این عروس ماکنون آبستن است چار ماهش تابگاه زادن است. ) (ترسم او این بوی خوش چون بشنود هفت قر آن در میان اما شود ) (دهخدا )
نام یکی از ایلات کرد از طوایف پشتکوه

دانشنامه عمومی

اما (خواننده). اما ( به انگلیسی: Emaa ) با نام کامل امانوئلا الکسا ( به انگلیسی: Emanuela Alexa ) ( زاده ۲ آوریل ۱۹۹۲ ) خواننده، ترانه پرداز رومانیایی است.
اما (رمان). اِما ( به انگلیسی: Emma ) نام رمانی از جین آستن است که دربارهٔ برداشت نادرست از دلباختگی نوشته شده است. این رمان نخست در دسامبر ۱۸۱۵ میلادی به چاپ رسید. مانند دیگر رمانهایش، آستن در این داستان هم به درگیری ها و دلبستگی های زنان در دوره جورجی انگلستان می پردازد. 
پیش از نوشتن داستان آستن نوشت «می خواهم قهرمان زنی بیاورم که هیچ کس جز از خودم خیلی دوستش نخواهد داشت». در نخستین بند داستان، کاراکتر نامی رمان را، اینگونه معرفی می کند: «دوشیزه اِما وودهاوس دختری زیبا، باهوش و پولدار». البته اما شاید اندکی لوس باشد، خودش را در پیوند دادن زوجها خیلی دست بالا می گیرد، از پیامدهای سوسه دواندن در کارهای دیگران ناآگاه است و رفتار دیگران را نیز بد برداشت می کند. این داستان گونه ای از رمان تربیتی است. 
دوشیزه اِما وودهاوس دختری زیبا، باهوش و پولدار بیست و یک سال دارد. او در خانه بزرگ اربابی در هارتفیلد، در نزدیکی روستای بزرگ هایبری با پدر پیر و خودبیمارانگارش زندگی می کند. آقای نایتلی که برادر بزرگ جان نایتلی شوهر خواهر بزرگتر اما، جین است در همسایگی آنان خانه اربابی بزرگی در نزدیکی نیایشکده دان ول دارد. ازدواج خانم تیلور، دایه اما با آقای وستون ارباب پولدار و زن مرده این فکر را به سر دوشیزه اما می اندازد که گویا در پیش بینی این پیوند نقشی داشته و براستی با هوش سرشارش الهام بخش و نوید دهنده در پیوند دلها و ازدواجهاست. برای گذران روز و تنها نماندن، اما می کوشد تا برای هریت اسمیت زیبا که چندی است در دل آقای رابرت مارتین جوان زمیندارِ ساده و روستایی جای دارد، شوهر مناسب تری پیدا کند. نخست بایستی از دل این جوان بدرش آورد و آنگاه او را در دل آقای التون جای دهد. آقای التون که دلباخته خود اِما شده، به همۀ خواسته های دوشیزه اِما در شادمان کردن هریت اسمیت پاسخ مناسب می دهد. 
آقای وستون برای سال نو میهمانی شامی براه می اندازد. سر میز شام، آقای التون در نبود هریت که بیمار شده، بسیار پرشور و شاد است و با دوشیزه اِما بسیار شوخی می کند. آقای وستون به اِما می گوید پسرش فرانک در دومین هفتۀ ماه ژانویه خواهد آمد. به هنگام بازگشت آقای نایتلی با کاسکه دیگر می رود و اِما را با آقای التون در کاسکه ای تنها می گذارد. التون ابراز دلباختگی می کند و اِما خشمگین او را با سردی از خود می راند. سرانجام فرانک بنا به قرار نمی آید.
اما (شینتو). اِما 絵馬∗ یا ئه اوما えうま نگار نذری تشکیل شده از پلاک چوبی کوچک در فرهنگ ژاپنی و آیین شینتو است. بر لوحهٔ اِما حیوانات مختلف و گاه دیگر تصویرهای آیین شینتو به نگارش در می آیند. معنی لفظی «اِما» اسب نگاره است. این عبارت از ترکیب دو کانجی ئه ( 絵 ) به معنی تصویر و اوما ( 馬 ) به معنی اسب ساخته شده است. این لوحه های تصویری به عنوان نذر به معبدهای شینتو برده شده و در آنجا آویخته می شود. 
زائران آرزوهای خود را بر این لوحه ها می نویسند و به امید تحقق بخشیدن این آرزوها، لوحه ها را به معبد می سپارند. بیشتر مردم تندرستی، کامیابی در کسب و کار، قبول شدن در امتحان هایی مانند کنکور، عشق یا ثروت را آرزو می کنند. 
در قرون وسطی ژاپنی های ثروتمند اسب را به عنوان یک جانور نذری به پرستشگاه ها پیشکش می کردند، تا اینکه در دورهٔ هی آن ( ۷۹۴–۱۱۵۸ پس از میلاد ) پلاک نذری با تصویر اسب بر آن جانشین پیشکش کردن اسب شد. کم کم تصویرهای دیگری هم بر روی این لوحه ها نقاشی شد، مانند جانواران دائرةالبروج یا تصویرهایی از شعائر مذهبی.
اما (فیلم ۱۹۳۲). اِما ( انگلیسی: Emma ) فیلمی در ژانر کمدی - درام به کارگردانی کلارنس براون است که در سال ۱۹۳۲ منتشر شد. 
از بازیگران آن می توان به ماری درسلر، میرنا لوی، باربارا کنت و جورج میکر اشاره کرد.
اما (فیلم تلویزیونی ۱۹۹۶). اما ( به انگلیسی: Emma ) فیلمی تلویزیونی محصول سال ۱۹۹۶ و به کارگردانی دیرمود لورنس است. در این فیلم بازیگرانی همچون کیت بکینسیل، سامانتا مورتون، سامانتا باند، مارک استرانگ، برنارد هپتون، اولیویا ویلیامز، جیمز هیزلداین، پرونلا اسکیلز، گای هنری و الیستر پیتری ایفای نقش کرده اند.
اما (مجموعه تلویزیونی). اِما ( انگلیسی: Emma ) یک مجموعه تلویزیونی درام بریتانیایی است که بر پایهٔ رمان «اِما» اثرِ جین آستن ساخته شد و در ۴ قسمت در سال ۲۰۰۹ میلادی منتشر شد.

دانشنامه آزاد فارسی

آما. آما (Amma)
آفریدگار قوم دوگوندر کشور مالی. او، خورشید، ماه و ستارگان را آفرید و از وصلتش با زمین موجودات زنده متولد شدند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِمَّا: اگر- یا - چون (کلمه إمّا مرکب است از ان شرطیه و مای زائده، و اگر این ما، زائده نبود جائز نبود که نون تاکید ثقیله در آخر فعل شرط در عباراتی نظیر"إِمَّا یَبْلُغَنَّ " بیاید، در آید، اثر ماء زائده این است که چنین کاری را تجویز میکند. از طرفی ترکیب د...
معنی أَمَّا: امّا
معنی عَمَّا: از آنچه
معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن، و غلبه و قهر بر دشمن است. کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او. د...
معنی أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی أَثَرِی: در پی من
معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
تکرار در قرآن: ۲۹(بار)

ویکی واژه

بن مضارع آمادن یا آمودن. آمای. آما ممکن است در زبان معیار باستان به دو قسمت آ - ما قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از آن، آماده بودن برای بوسه گرفتن یا بوسه دادن بوده است.
آما شاید کنایه از قوم ماد بوده است، کلمه ماد، آشوری توصیف شده ولی به تعبیر زبان و فرهنگ آذرگشسپ بصورت ما - دِ یعنی بوسه‌ای می‌تواند توصیف شود.

جمله سازی با آما

تیرش زهوا صدصد چون نیزه فرود آید خواهد چو نخستین را بهر دومین آماج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال چای فال چای فال حافظ فال حافظ فال امروز فال امروز