این کلمه در زمینههای متفاوت معانی مختلفی دارد که عبارتند از:
مخفف گوزن: در برخی از زبانها و لهجهها، این واژه به عنوان مخفف کلمه گوزن استفاده میشود که نوعی حیوان پستاندار با شاخهای شاخهدار است که در جنگلها و مناطق طبیعی زندگی میکند. این معنی بیشتر در زبانهای محلی و گویشهای خاص رایج است.
گردو: گوز در زبانهای مختلف به گردو اشاره دارد. واژه جوز که به معنای گردو است، معرب (به عربی تبدیل شده) این کلمه به شمار میآید و در متون ادبی و علمی به کار میرود. در این کاربرد، این کلمه به عنوان معادل فارسی یا ترجمهای از واژه عربی جوز به کار میرود. جوز در متون علمی و پزشکی نیز برای اشاره به گردو استفاده میشود، که خواص دارویی زیادی دارد.
خمیدگی پشت: در برخی از اصطلاحات، این واژه به معنی خمیدگی یا قوس پشت اشاره دارد. این کاربرد در توصیف حالات بدن یا ویژگیهای فیزیکی به کار میرود که ممکن است به علت شرایط جسمی یا حرکات خاص بدن باشد. این واژه در اصطلاحات پزشکی و فیزیولوژیکی ممکن است به کار رود.
در ترکی یعنی چشم: در زبان ترکی، گوز به معنای چشم است. این واژه در ترکیه و مناطق ترکزبان به طور عمومی برای اشاره به چشم انسان یا حتی جانوران به کار میرود. این واژه به طور گستردهای در مکالمات روزمره و ادبیات ترکی استفاده میشود.
باد شکم: در زبان عامیانه، این کلمه به باد شکم اشاره دارد. این اصطلاح به باد صداداری که از مخرج انسان خارج میشود، اطلاق میشود و در گفتگوهای غیررسمی به کار میرود. این معنی بیشتر در مکالمات خودمانی و عادی استفاده میشود. وقتی مردم درباره باد شکم صحبت میکنند، منظورشان صدای باد از بدن است که به طور معمول به دلیل تجمع هوا در شکم و رودهها ایجاد میشود.