سکوب

لغت نامه دهخدا

سکوب. [ س ُ ] ( ع مص ) ریخته شدن آب. ( ترجمان القرآن ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( آنندراج ).
سکوب. [ س َ ] ( ع ص ) آب ریزان. ( آنندراج ). ابر آب ریزان. ج ِ سکب. ( مهذب الاسماء ). سیالة التی یصب علی العضوقلیلا قلیلا عن قریب قال ابوالفرج الفرق بینه و بین النطول ان النطول یستعمل فی الشی الرقیق. ج ، سکوبات.

فرهنگ فارسی

آب ریزان ابر آب ریزان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا استخاره کن استخاره کن فال عشق فال عشق فال احساس فال احساس