سلیقه

سلیقه

یکی از صفات نیکو که هر فردی دوست دارد به آن مشهور باشد خوش سلیقه بودن است، برخی این ویژگی را در چیدمان و نظم خانه میدانند، برخی پختن غذاهای رنگی را دلیل بر آن تلقی می کنند، از این رو این امر شامل طیف گستره ای می شود که می توان به سلیقه در نوع لباس پوشیدن، موسیقی، عطر و … اشاره کرد. اگر شما نیز میخواهید از این صفت خوب برخوردار شوید می توانید از اطرافیان خود و کسانی که به این صفت معروف هستند ایده بگیرید همچنین می توانید از طریق اینستاگرام به افراد با ذوق دسترسی پیدا کنید و با دنبال کردن آن ها ایده های فراوانی را یاد بگیرید. البته باید دانست که همه افراد سلیقه یکسانی ندارند و چیزی که مورد پسند ماست ممکن است برای دیگری جذابیت خاصی نداشته باشد پس ما باید دنبال کسانی باشیم که سبک آنها را می پسندیم. همه افراد دارای استعدادی هستند که می توانند در آن زمینه خلاقیت خود را نشان دهند، پس هیچ زمان توانایی های خودتان را دست کم نگیرید و با کشف و شکوفایی و انجام دادن آن ها به عالی ترین شکل ممکن سلیقه ویژه تان را به رخ همگان بکشید و خود را تبدیل به یک سبک خاص برای ایده دادن به بقیه افراد تبدیل کنید.

لغت نامه دهخدا

سلیقه. [ س َ ق َ ] ( ع اِ ) سرشت. طبیعت. طبع. نهاد. خصلت. ( ناظم الاطباء ). سرشت. طبیعت. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).خوی. ( مهذب الاسماء ) ( السامی ). در فارسی با خوش، خوب، بد، بی، با و غیره ترکیب می سازد: خوش سلیقه، بدسلیقه، بی سلیقه، کج سلیقه، باسلیقه، کم سلیقه و هم سلیقه.
|| ارزن کوفته و اصلاح یافته. ارزن بشیر پخته. ( مهذب الاسماء ). || پینو طراثیت آمیخته. || تره جوش داده. || جای برآمدن تنگ ستور. || اثرتنگ در پهلوی ستور. || نشان قدم و سم در راه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(سَ قِ ) [ ع. سلیقة ] (اِ. ) ۱ - طبع، سرشت. ۲ - ذوق.

فرهنگ عمید

۱. ذوق برای انتخاب یا ترجیح چیزی.
۲. رسم.
۳. طبیعت، نهاد، سرشت.

فرهنگ فارسی

نهاد، سرشت، طبیعت، رسم، ذوق، سلائق جمع
( اسم ) ۱ - طبع سرشت نهاد. ۲ - ذوق در انتخاب اشیا ( خانه لباس اثاثه منزل و غیره ). ۳ - حس تشخیص خوبی و بدی در هنر و حسن انتخاب و احساس برتری و خوبی هنری ذوق جمع: سلایق سلائق.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ذوق شخصی در گزینش چیزی یا ترجیح دادن چیزی بر چیزی دیگر را سلیقه گویند. از آن به مناسبت در باب اجتهاد و تقلید سخن گفته‏اند.
از مهم‏ترین شرایط اجتهاد، بلکه اساس همه آنها برخورداری از توان قدسی و ملکه نیرومند استنباط احکام شرعی از ادله آن است. با پیدایی و حصول این توان، شرایط دیگر سودمند خواهند بود. تحقق این شرط در گرو اموری است که کج سلیقه نبودن مجتهد یکی از آنها است.
کج سلیقگی آفتی برای حواس درونی همچون اندیشه و خیال است؛ چنان که گاه حواس ظاهری همچون چشم و گوش دچار آفت می‏شود و در نتیجه چشم اشیا را درست نمی‏بیند و یا گوش درست نمی‏شنود. بنابر این، کج سلیقگی مانع درک درست مطالب می‏شود.
انواع کج سلیقگی
کج سلیقگی یا ذاتی است و یا عارضی که به سبب عارض شدن عوارضی- همچون شبهه رسوخ یافته- برای فرد پیدا می‏شود. راه شناخت کج سلیقگی عرضه کردن فهم خود بر فهم فقهایی است که به حسن سلیقه و اعتدال شهرت دارند.

جملاتی از کلمه سلیقه

محبوب‌ترین ترک از این بند بین جامعه راک پارسی «پرواز» می‌باشد که در چند آلبوم به سبک‌های متفاوت بازنوازی شده که در هر ورژن آن بر اساس سلیقهٔ طرفداران حس‌های مختلف ژانرهای موسیقی به صورت بسیار ماهرانه تنظیم شده‌اند.
سافت ایمیج بسیار انعطاف‌پذیر و با هر سبک و سلیقه‌ای قابلب ویرایش شدن است.
ذوقش چو عقیده اش کج اندر کج فکرش چو سلیقه‌اش خم‌اندر خم
تشخیص برقراری این رابطه میتواند با دشواری هایی همراه باشد و همچنین میتواند در بعضی موارد سلیقه ای باشد. که یکی از مسایل موجود تشخیص این روابط توسط موتور پردازش زبان طبیعی است.
خصوصا وقتی که با سلیقه کج طریقه لج پیش گیرند و هر چه را فرضا ادراک کنند عمدا انکار نمایند. راه گریز و جای تدبیر نخواهد بود جز پناه بردن بخدای خود و داوری آوردن بحضرت ولیعهد.

یکی از مفاهیم مهم در مورد سلیقه و خوش‌سلیقگی تقلید است، اگر فرد طبقه متوسطی نتواند کیف پولی به ضخامت کیف پول طبقات بالاتر داشته باشد، راهی که می تواند خود را به او نزدیک کند این است که از آداب، رسوم و مد او تقلید کند، یا در واقع پوسته‌ای برای خود بسازد که نشان دهد او نیز تفاوت چندانی با افراد به قول معروف باکلاس ندارد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم