ساجد. [ ج ِ ] ( ع ص )سر بر زمین نهنده. ( مهذب الاسماء ). پشت خم دهنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، ساجدون و سُجَّد. قوله تعالی : و ادخلوا الباب سجدا. ( قرآن 58/2 ). ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، سجود. ( مهذب الاسماء ). بزانو درآمده. || در اصطلاح فقه ، کسی که در حال سجده است.
فرهنگ معین
(جِ ) [ ع . ] (اِفا. ) سجده کننده .
فرهنگ فارسی
سجده کننده، کسی که پیشانی بزمین گذاردوسجده کننده ( اسم ) سجده کننده آنکه پیشانی بر زمین گذارد و سجده کند جمع ساجدون ساجدین .
فرهنگ اسم ها
اسم: ساجد (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sājed) (فارسی: ساجد) (انگلیسی: sajed) معنی: کسی که سجده می کند، سجده کننده، ( عربی ) ( در قدیم ) آن که سجده می کند
دانشنامه عمومی
ساجد (عربستان). ساجد یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان جازان واقع شده است.