رازدان

لغت نامه دهخدا

رازدان. ( نف مرکب ) داننده راز. آگاه بر سخن پوشیده. محرم راز. ( آنندراج ) :
شاه جوان را چو تویی رازدان
رخ بگشا چون دل شاه جهان.نظامی.چون شمارندم امین و رازدان
دام دیگرگون نهم در پیششان.مولوی. || واقف بر اسرار و مطلع به رموزات. ( ناظم الاطباء ). آگاه بر اسرار خلقت و رموز جهان :
خدای رازدان کس را ز مخلوق
نکرده ست آگه از راز مستّر.ناصرخسرو.ای قدیم رازدان ذوالمنن
در ره تو عاجزیم و ممتحن.مولوی.- رازدان اسرار ناشنیده ؛ کنایه از پیغمبر اسلام است صلی اﷲ علیه و آله. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

داننده راز، واقف بر اسرار: چون شما رندم امین و رازدان / دام دیگرگون نهم در پیششان (مولوی: لغت نامه: رازدان )، خدای رازدان کس را ز مخلوق / نکرده ست آگه از راز مستر (ناصرخسرو: لغت نامه: رازدان ).

فرهنگ فارسی

دانند. راز . آگاه بر سخن پوشیده . محرم راز .

ویکی واژه

رود رازدان؛ برخی محققان حدس می‌زنند همان فرازدان باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال جذب فال جذب فال فرشتگان فال فرشتگان