آتش تاب

لغت نامه دهخدا

( آتش تاب ) آتش تاب. [ ت َ ] ( نف مرکب ) گلخنی. تون تاب.

فرهنگ عمید

( آتش تاب ) ۱. کسی که مواد سوختنی در کوره می ریزد، تون تاب، گلخنی.
۲. کوره.

فرهنگ فارسی

( آتش تاب ) گلخنی تون تاب

ویکی واژه

آتش‌تاب
گلخنی؛ جایی که در آن آتش روشن می‌کنند مانند آتشدان و تون حمام.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم