اندکس

لغت نامه دهخدا

اندکس. [ اَ دِ ] ( فرانسوی ،اِ ) دفتری که شماره نامه های ثبت شده در دفتر اندیکاتور را با شماره های آن نامه ها در آن ثبت کنند. ( فرهنگ فارسی معین ). فهرست. ( لغات فرهنگستان ) ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(اَ دِ ) [ فر. ] ( اِ. ) = ایندکس : ۱ - سبابه ، انگشت شهادت ، انگشتی (چاپ ). ۲ - فهرست الفبایی نام ها و موضوع ها و عنوان ها و غیره که معمولاً در آخر کتاب می آید. (فره ). ۲ - عدد یا علامتی که در سمت چپ یا راست و در بالا یا پایین عضوی از یک مجموعه یا جمله

فرهنگ عمید

۱. فهرست.
۲. شماره ای که روی نامه های اداری می نویسند و نامه با آن شماره در دفترهای مخصوص ثبت می شود.
۳. = انگشتی

فرهنگ فارسی

سبابه، انگشت شهادت، شاهد، شاخص، فهرست
( اسم ) دفتری که شمار. نامه های ثبت شد. در دفتر اندیکاتور را با شماره های آن نامه ها در آن ثبت کنند فهرست

ویکی واژه

ایندکس:
سبابه، انگشت شهادت، انگشتی (چاپ)
فهرست الفبایی نام‌ها و موضوع‌ها و عنوان‌ها و غیره که معمولاً در آخر کتاب می‌آید. (فره)
عدد یا علامتی که در سمت چپ یا راست و در بالا یا پایین عضوی از یک مجموعه یا جمله‌ای از دنباله نوشته می‌شود تا آن را از بقیة اعضا متمایز کند. (فره)
عددی که نسبت یا وضعیت یک شی ء ریاضی را در مقایسه با شی ء دیگر بیان کند. (فره)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم