امپراطور
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] لقب سرداران بزرگ روم.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
ویکی واژه
پیشوایی که همسر یا سوگلی خود را جهت به دام انداختن دوست یا دشمن طعمه قرار دهد. امپراتور از سه کلمه آم- پِر- آتور تشکیل شده و آم در دنیای باستان به معنی زن یا جنس مؤنث و پِر طعمه است، آتور در معرض دید قرار دادن یا اصطلاحا تلهگذاری است.