لغت نامه دهخدا
افد. [ اَ ف َ ] ( ع مص ) شتابی کردن. ( آنندراج ). شتاب کردن. ( المصادر زوزنی ). || درنگ نمودن. از اضداد است. ( آنندراج ). || نزدیک گشتن. ( آنندراج ). نزدیک شدن. ( المصادر زوزنی ). || ( ع اِ ) مدت و غایت. ( آنندراج ).
افد. [ اَ ف ِ ] ( ع ص ) شتابنده. ( از اقرب الموارد ).