سوغان

لغت نامه دهخدا

سوغان. [ س َ وَ / سَو ] ( ع مص ) سوغ. رجوع به سوغ شود. دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه. و رجوع به سوغان شود.

فرهنگ معین

(سُ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) دویدن اسب و شتر در پی هم . ۲ - (مص م . ) دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه .

فرهنگ عمید

دواندن و ورزش دادن اسب برای شرکت در مسابقه.

فرهنگ فارسی

جایزگشتن ورواشدن امری، دواندن وورزش دادن اسب
۱ - ( مصدر ) دویدن اسب و شتر در پی هم ۲ - ( مصدر ) دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه .

ویکی واژه

دویدن اسب و شتر در پی هم.
دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال راز فال راز فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت