ترضیه

لغت نامه دهخدا

ترضیه. [ ت َ ی َ / ی ِ ] ( از ع ، مص ) خشنود کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( مجمل اللغه ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خشنودی و طلب رضا و خشنودی و معذرت. ( از ناظم الاطباء ).
- ترضیه خاطر ؛ خشنودی خاطر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ یِ ) [ ع . ترضیة ] (مص م . ) راضی کردن .

فرهنگ عمید

راضی کردن، خشنود کردن.

فرهنگ فارسی

راضی کردن، خشنودکردن
( مصدر ) راضی کردن خشنود ساختن .
خشنود کردن خشنودی و طلب رضا و خشنودی و معذرت ترکیب : ترضیه خاطر خشنودی خاطر .

ویکی واژه

ترضیة
راضی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال اوراکل فال اوراکل فال تماس فال تماس فال رابطه فال رابطه