گیر داشتن

لغت نامه دهخدا

گیر داشتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) (... کاری ) در تداول عامه، مانع و سدی در آن بودن. مشکلی در آن بودن: گیر داشتن در کاری؛ در انجام دادن آن مشکلی دیدن. دشواری و اشکال در برآوردن آن داشتن.