پکیدن

واژه پکیدن در لهجه شیرازی به معنای باد کردن، پاره شدن، ترکیدن و حتی مردن به کار می‌رود.

این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن یک جسم یا موجود به حدی تحت فشار قرار می‌گیرد که نمی‌تواند بیشتر از آن تحمل کند و در نتیجه دچار تغییر می‌شود.

به عنوان مثال، وقتی می‌گوییم بادکنک پکید، منظور این است که بادکنک به دلیل فشار زیاد ترکیده است.

همچنین، در استفاده‌های مجازی، مانند پکیدم از خنده، به وضعیتی اشاره دارد که فرد به شدت می‌خندد و این خنده به حدی است که احساس می‌کند ممکن است از شدت آن منفجر شود.

لغت نامه دهخدا

پکیدن. [ پ ُ دَ ] ( مص ) ( در لهجه شیرازیان ) ترکیدن. || مردن.

فرهنگ معین

(پَ دَ ) (مص ل. ) ۱ - پاره شدن. ۲ - ترکیدن، مردن.

فرهنگ عمید

۱. باد کردن، ورم کردن.
۲. ترکیدن.

فرهنگ فارسی

بادکردن، ورم کردن، ترکیدن، بادکرده، انبوه
( مصدر ) ۱- پاره شدن گسستن. ۲- ترکیدن مردن.
گندم برشته را با آب فروبردن

ویکی واژه

[پُکیدَن]
پاره شدن.
ترکیدن، مردن.
ترکیدن. منفجر شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم