وجاق

لغت نامه دهخدا

وجاق. [ وُ ] ( معرب، اِ ) اوجاق. اجاق. جای آتش. ( اقرب الموارد ). جایگاه آتش. موقد. || نسق از لشکر و غیر آن. ج، وجاقات. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). ج، وجاقات. ( اقرب الموارد ). این کلمه عربی نیست. ( المنجد ).

فرهنگ فارسی

اوجاق یا جای آتش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز