هلوف

لغت نامه دهخدا

هلوف. [ هَِ ل ْ ل َ ] ( ع ص ) مرد گران سنگ درشت اندام گرانجان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). مرد کلان شکم بی خیر ناشکیبا. ( منتهی الارب ). || دروغگوی. || پیر کلانسال. || ریش سطبر. || مرد کلان ریش و بسیارموی درشت اندام. || روزی که ابرش آفتاب را پوشد. شتر نر کلانسال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مرد گران سنگ درشت اندام گرانجان مرد کلان شکم بی خیر ناشکیبا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
همبستر
همبستر
شهرت
شهرت
لز
لز
علت
علت