نشان در زبان فارسی، از ریشهای کهن برخوردار است و در اصل به معنای علامت، اثر یا نماد به کار میرود. شکل فعل این واژه، نشانیدن است که به معنای علامت گذاشتن یا جای چیزی را معلوم کردن است. صورت مجهول و متعدی این فعل، نشاندن میباشد که به مفهوم نشستاندن یا جای دادن و مستقر کردن است و در متون رسمی و ادبی کاربرد فراوانی دارد.
در ساختار واژگان مرکب، نشان به صورت «نشانِـ» (با کسرۀ اضافه) و در نقش پسوندی فعلی ظاهر میشود. در این ترکیبها، این بخش همواره به صورت نشانِ و با استفاده از نیمفاصله به کلمۀ پیش از خود متصل میگردد. برای نمونه، میتوان به ترکیب آتَشنشان اشاره کرد که به شخصی اطلاق میشود که عمل نشانیدنِ آتش یا خاموش کردن آن را انجام میدهد.