لغت نامه دهخدا
مؤید شدن. [ م ُءَی ْ ی َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مورد تأیید آسمانی قرارگرفتن. از سوی خدا تأیید و حمایت شدن:
کسی کآمد در این خلوت به یکرنگی مؤید شد
چه پیر عابد زاهد چه رند مست دیوانه.سعدی.و رجوع به مؤید شود.
مؤید شدن. [ م ُءَی ْ ی َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مورد تأیید آسمانی قرارگرفتن. از سوی خدا تأیید و حمایت شدن:
کسی کآمد در این خلوت به یکرنگی مؤید شد
چه پیر عابد زاهد چه رند مست دیوانه.سعدی.و رجوع به مؤید شود.
مورد تایید آسمانی قرار گرفتن.