مماوته

لغت نامه دهخدا

( مماوتة ) مماوتة. [ م ُ وَ ت َ ] ( ع مص ) بر همدیگر شکیبایی کردن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). بر همدیگر صبور و پایدار بودن. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دودول
دودول
بی عرزه
بی عرزه
کس کش
کس کش
کص
کص