ملتبد

لغت نامه دهخدا

ملتبد. [ م ُ ت َ ب ِ ] ( ع ص ) برگ بر هم چسبیده و در یکدیگر درآمده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). برهم چسبیده و در هم درآمده. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حدس
حدس
متعبد
متعبد
اوشاخ
اوشاخ
طی کشیدن
طی کشیدن