مصعر

لغت نامه دهخدا

مصعر. [ م ُ ع َ ] ( ع ص ) قرب مصعر؛ سیر شب سخت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

قرب مصعر سیر شب سخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اعتلا
اعتلا
داشاق
داشاق
ضیق وقت
ضیق وقت
درس
درس