متجرده

لغت نامه دهخدا

( متجردة ) متجردة. [ م ُ ت َ ج َرْ رِ دَ ] ( اِخ ) نام زن نعمان بن منذر پادشاه حیره. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). لقب هند، دختر منذربن اسودبن حارثةالکلبی زن نعمان بن منذراللخمی پادشاه حیرة. ( از محیطالمحیط ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال مکعب فال مکعب فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت