قندفیل

لغت نامه دهخدا

قندفیل. [ ق َ دَ ] ( معرب، ص مرکب ) سطبر دفزک یا شتر ماده کلان سر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). معرب است. ( اقرب الموارد ). معرب گنده فیل است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( المعرب جوالیقی ص 272 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیره
چیره
داشاق
داشاق
ژرف
ژرف
فال امروز
فال امروز