قرواء

لغت نامه دهخدا

قرواء. [ ق َرْ ] ( ع اِ ) خوی و عادت. || ( ص ) ناقة قرواء؛ ناقه درازکوهان درشت پشت. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) کون. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دبر. ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گرایش یعنی چه؟
گرایش یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز