فرطس

لغت نامه دهخدا

فرطس. [ ] ( یونانی، اِ ) مار شاخدار. ( فهرست مخزن الادویه ) ( حکیم مؤمن ).
فرطس. [ ف َ طَ ] ( اِخ ) دهی است به بغداد، از آن ده است احمدبن ابوالفضل المقری. ( منتهی الارب ). از قرای سواد بغداد است. ( معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اعداد فال اعداد فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت