غازانی سفلی

لغت نامه دهخدا

غازانی سفلی. [ س ُ لا ] ( اِخ ) ( نهر... ) نهری از شعب فرات بنام نهر غازانی سفلی. مؤلف تاریخ غازانی گوید: و در حدود مشهد سیدی ابوالوفا رحمةاﷲ علیه که هم چنین بیابان بی آب بود ودر مشهد آب شیرین جهت خوردن نه، سالی پادشاه اسلام خلداﷲ ملکه در آن صحرا به شکار رفت و برای چهارپایان آب نیافتند و خرگوران و آهوان عظیم لاغر و ضعیف بودنداز جهت بی آبی و بی علفی. فرمود تا از فرات نهری آنجابرند تا هم در مشهد آب و زراعت بادید آید و هم حیوانات صحرایی بیاسایند و نیز چون در آن بیابان روند چهارپایان را از بی آبی زحمت نرسد و علف از جو و کاه باشد. به اندک زمانی نهری معظم آنجا برد و نام آن نهر غازانی سفلی نهاده و بعد از آن از جانب غربی نهری دیگر به سرحد آن بیابان روان گردانید و نام آن نهر غازانی کرد... ( تاریخ غازانی چ انگلستان ص 203 و 204 ).

فرهنگ فارسی

نهری از شعب فرات بنام نهر غازانی سفلی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اگزجره
اگزجره
امجق
امجق
قمبل
قمبل
فال امروز
فال امروز