عنبربزان

لغت نامه دهخدا

عنبربزان. [ عَم ْ ب َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج. سکنه آن 600 تن. آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج در ۱۲ کیلومتری جنوب غربی سنندج و ۷ کیلومتری مغرب حسن آباد کوهستانی و سردسیر ۶٠٠ تن سکنه آب از چشمه محصول غلات لبنیات شغل زراعت و گله داری.
ده از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مریم
مریم
طی کشیدن
طی کشیدن
حدس
حدس
فوت جاب
فوت جاب