طیط

لغت نامه دهخدا

طیط. ( ع ص ) طوط. مرد درازبالا. || احمق. نادان. || گشن تیزشهوت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) بعربی باشق است و خفاش را نیز نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).

فرهنگ فارسی

مرد دراز بالا یا احمق نادان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گاییدن
گاییدن
بی عرزه
بی عرزه
نحوه
نحوه
طولانی
طولانی