صیرم

لغت نامه دهخدا

صیرم. [ ص َ رَ ] ( ع ص ) مرد محکم رأی و زیرک. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) اسم است در شبانروزی یک بار خوردن را. ( منتهی الارب ). خوردن یک بار در شبانروزی. ( مهذب الاسماء ).
صیرم. [ ] ( اِخ ) از بلاد ختن است. ( نزهت القلوب ج 3 ص 258 ).

فرهنگ فارسی

همان اسفیجاب قدیم است که در فاصله ۱۳ میل انگلیسی در مشرق چم کنت واقع است و راه چاپار از [ اولیا آتا ] به تاشکند از نزدیک صیرم میگذرد.
از بلاد ختن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال اعداد فال اعداد فال احساس فال احساس فال چای فال چای