شربوب

لغت نامه دهخدا

شربوب. [ ش ُ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). به فارسی آمده.

فرهنگ فارسی

موضعی است. به فارسی آمده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ددی
ددی
توحید گوی
توحید گوی
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل
روله
روله