تارو

تارو

بر اساس منابع کهن و لغت‌نامه‌های فارسی همچون جهانگیری، برهان قاطع، و آنندراج، به جانوری موذی و کوچک اطلاق می‌شود که عموماً به عنوان کنه شناخته می‌گردد. این موجود از دسته انگل‌های خارجی است که بر روی بدن حیوانات اهلی نظیر گاو، شتر، و گوسفند می‌چسبد و با مکیدن خون آن‌ها تغذیه می‌کند. در فرهنگ‌ها، معادل عربی این جانور قراد ذکر شده است. افزون بر این، برخی منابع از وجود گونه‌های به‌شدت خطرناک این انگل در مناطقی خاص گزارش داده‌اند؛ از جمله در مسیر آذربایجان، به خصوص در منزل میانه، که سم آن مهلک و کشنده توصیف شده است. در آن منطقه، نام محلی این جانور مله است. گفتنی است که در خصوص اصالت املایی این واژه اختلاف نظر وجود دارد؛ در فرهنگ رشیدی و برخی منابع دیگر، نارو اصح دانسته شده و محمد معین نیز در حاشیه برهان قاطع، آن را تصحیفی از نارد می‌داند.

در مقابل معنی جانورشناختی، تارو به یک نام جغرافیایی اشاره دارد. این واژه، نام رودی در کشور ایتالیا است که طول تقریبی آن ۱۳۰ هزار گز برآورد شده است. بر اساس اطلاعات مندرج در قاموس الاعلام ترکی، این نهر در بخش شمالی ایتالیا واقع شده و سرچشمه آن کوه پنا، در ایالت جنوا، است. رود تارو ابتدا در جهت جنوب شرقی و سپس به سمت شمال شرقی جریان می‌یابد. پس از طی مسافتی حدود ۱۲۵ هزار گز، از کرانه راست به یکی از مهم‌ترین رودخانه‌های ایتالیا، یعنی پو، می‌پیوندد و در نهایت جریان خود را به آن منتقل می‌کند.

لغت نامه دهخدا

تارو. ( اِ ) کنه باشد که بر گاو و دیگر حیوانات چسبد. ( جهانگیری ). کنه باشد و آن جانوری است که بر شتر و گاو و گوسفند و امثال آن چسبد و خون ایشان را بمکد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). در جهانگیری به معنی کنه که به عربی «قراد» گویند و آن جانوری است که خون چارپایان مکد. ( فرهنگ رشیدی ). نوعی از آنها مردم را بگزد و بکشد و در اغلب بلاد و طویله های کثیف بهم میرسد، خاصه در منزل میانه براه آذرآبادگان که سم او مهلک است و مرا گزیده و بهزار مرارت بهبود یافتم. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). طبیعیین گفته اند که او بمرگ خود نمیرد چنانکه درکتاب حیوةالحیوان بنظر رسیده، اما درباب نون نیز آورده اند ظاهراً «نارو» بنون اصح است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( فرهنگ رشیدی ). «نارو» بنون اصح است و در اکثر فرهنگها نیز چنین است. ( از فرهنگ رشیدی ). آنرا در آن شهر [ میانه ] مله گویند همانا مخفّف قمله است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). محمد معین در حاشیه برهان قاطع آرد: مصحف «نارد» است. رجوع به نارد و کنه شود.
تارو. [ رُ ] ( اِخ ) رودی است در ایتالیا بطول 130هزار گز. قاموس الاعلام ترکی آرد: نهری است در قسمت شمالی ایتالیا و از کوه پنای واقع در ایالت جنوا سرچشمه میگیرد و اول بطرف جنوب شرقی و آنگاه بسوی شمال شرقی روان گردد و پس از طی مسافت 125هزار گز، از ساحل راست وارد نهر «پو» میشود.

فرهنگ معین

(اِ. ) کنه که بر گاو و دیگر جانوران چسبد.

فرهنگ عمید

= کَنه

فرهنگ فارسی

( اسم ) کنه که بر گاو و دیگر جانوران چسبد.
رودی است در ایتالیا بطول ۱۳٠ هزار گز.

دانشنامه عمومی

تارو ( نام علمی: Colocasia esculenta ) نام یک گونه از تیره گل شیپوریان است.
تارو به تعدادی از گونه های خانواده گل شیپوریان گفته می شود که بومی مناطق شرقی شبه قاره هند هستند. تارو یک گیاه چندساله گرمسیری است که به عنوان یکی از سبزیجات ریشه ای و به منظور بهره برداری از غده نشاسته ای، برگ ها و دمبرگ هایش کشت می شود. این گیاه یک منبع غذایی مهم در آشپزی مناطق جنوب آسیا، اقیانوسیه و آفریقا است. تارو به عنوان یکی از نخستین گیاهان کشت شده به حساب می آید. ریشه و برگ تارو طعم فوق العاده ای دارد. می توان آن را پخت، در حالی که برگ ها طعم کلم دارند.

ویکی واژه

کنه که بر گاو و دیگر جانوران چسبد.

جمله سازی با تارو

طبق کتاب «کلید تصویری تاروت» نوشته وایت در سال ۱۹۱۰، کارت ارابه حاوی چندین ارتباط جهت پیشگویی است

استاروبینسکی در سال ۱۹۹۱ به عنوان دانشمند مهمان در مدرسه عالی نرمال، و در سال ۲۰۰۶ در انستیتو هنری پوانکاره
نام آستاروث در فیلم ترسناک چکش به سوی شیطان یک دختر محصول ۱۹۷۶ آمده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال حافظ فال حافظ