شافانج

لغت نامه دهخدا

شافانج. [ ن َ ] ( معرب، اِ ) معرب شابانک و آن برنوف است. ( منتهی الارب ). شابانک. شابانج. ( دزی ج 1 ص 716 ). و رجوع به فهرست مخزن الادویه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال ورق فال ورق